آزمایش اول : تصاویر سادهای تهیه کنید و اجزایی از این تصاویر را حذف کنید. از کودک خود بخواهید بگوید تصویر مورد نظر چه اشکالی دارد. تصاویری که انتخاب میکنید معمولا تصاویر سادهای خواهد بود که کودک با آنها آشنایی داشته باشد. مثل چهره یک آدمک که دهان و لبها حذف شده است یا ساعتی که عقربه ندارد یا میزی که پایه ندارد. کودکان به موازات رشد هوشی خود به تدریج این توانایی را بدست میآورند که بتوانند اجزای حذف شده در تصاویر پیچیده را شناسایی کنند. بر این اساس کودکان کوچکتر مثلا 6 - 5 سالهها معمولا نقص در تصاویر مربوط به اشیا آشنا و عینی را راحتتر شناسایی میکنند. با بالا رفتن سن کودک میتوان تصاویر پیچیدهتر مثل مناظر و ... را مورد استفاده قرار داد.
آزمایش دوم : داستانهایی برای کودک انتخاب کنید و با تغییراتی که در آنها ایجاد میکنید منتظر پاسخ و واکنش کودک بمانید. توجه کنید این تغییرات متناسب با سطح سنی کودک باشد و بیان کننده مسائل غیر عادی و غیر طبیعی باشد. ....یک روز یکی از ماهیها در حالی که بازی میکرد افتاد زمین و یکی از پاهایش زخمی شد. دوستانش به کمک او آمدند و پای او را پانسمان کردند....
آزمایش سوم : اشیا و وسایلی را انتخاب کنید و از کودکتان بخواهید بگوید این اشیا به چه دردی میخورند و به عبارتی چه کاربردی دارند. توجه داشته باشید نوع سوال کردن برای کودکان مهم است. سعی کنید بدون این که راهنمایی مستقیمی ارائه داده باشید طوری سوال کنید که کودک منظور شما را بتواند درک کند. به مثالهای زیر توجه کنید: چاقو به چه دردی میخورد؟ کلاه برای چیست؟ سوالات فوق برای کودکان سنین پایین مثل 5 - 4 سالهها مناسب است اما برای کودکان بزرگتر میتوان از مثالهای دیگری استفاده کرد: با آچار و پیچ گوشتی چه کار میتوان کرد؟
آزمایش چهارم : چند مورد میوه ، اشیا یا چیزهای دیگر را که از یک جنبه خاص تشابهاتی با یکدیگر دارند انتخاب کنید و در اختیار کودک قرار دهید. و از کودک بخواهید بگوید این اشیا چه شباهتی به یکدیگر دارند. مثلا یک پرتغال ، یک سیب یک خیار و یک موز. که همگی میوه هستند. این آزمایش را با توجه به شرایط سنی کودک و سایر عوامل میتوانید با اندک تغییراتی اجرا کنید. برای کودکان کوچکتر میتوانید از خود اشیا یا از تصاویر آنها استفاده کرد. برای کودکان بزرگتر میتوان نام اشیا را به ترتیب گفت و سپس از او سوال کرد.
آزمایش پنجم : گروهی از اشیا یا چیزهای دیگر را انتخاب کنید که شباهتهای اساسی به یکدیگر دارند. در میان این گروه شی را قرار دهید که در آن ویژگی مشترک با بقیه نیست. و از کودک بخواهید آن شی را که با بقیه تفاوت دارد در بین گروه انتخاب کند. مثلا چند شی دایرهای شکل انتخاب کنید و در بین آنها یک مکعب مربع قرار دهید. برای این آزمایش نیز میتوانید از خود اشیا ، تصاویر آنها یا نام بردن اسامی ، آنها استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید کودکان کوچکتر به دلیل این که رشد حافظه آنها به اندازه کودکان بزرگتر نیست نمیتوانند در روش نام بردن وسایل عملکرد خوبی داشته باشند.
موفق نشدن آنها به حافظه آنها مربوط میشود نه به عملکرد هوشی آنها. برای این کودکان عملکرد کودک هر چه باشد نشان دهنده ادراک از وجود یک غریبه در گروه است. توجه داشته باشید که عکسالعملی خاص از طرف گروه و یا آن فرد غریبه صورت نگیرد. کودکان در برخی سنین اگر در چنین شرایطی قرار گیرند، ممکن است گریه کنند.
درک کردن شرایط عاطفی اطرافیان توسط کودکان
کودکان حتی حالات عاطفی اطرافیان خود را ادراک میکنند. در حضور کودک خود شروع به خندیدن کنید و به واکنشهای او توجه کنید. بیشک واکنشهایی از او مشاهده خواهید کرد مثل دست و پا زدن ، غان و غون کردن ، خندیدن و از کودکان بزرگتر درخواست برای بغل شدن ، پرسیدن علت خنده و ... . همچنین اگر در حضور کودک شروع کنید به گریه کردن و واکنشهای کودک را مورد بررسی قرار دهید خواهید دید که واکنشهایی حاکی از درک شرایط عاطفی شما نشان میدهند. کودکان کوچکتر ممکن است متوجه تصنعی بودن شرایط نشوند و شروع کنند به گریه کردن یا نگاههای خیره و وارسی کننده . کودکان بزرگتر سعی میکنند کاری انجام دهند، مثل برداشتن دست مادر از جلوی چشمانش و ... .
نظرات شما عزیزان: