معلم تاریخ خطاب به دانش آموزی گفت: بچه تو چقدر کثیف هستی، چند روز است که حمام نرفته ای؟شاگرد گفت: آقا از وقتی که شما گفتید امیر کبیر را در حمام کشتند.
دست های کثیف
روزی معلم داست یکی یکی بچه ها را بازدید می کرد تا ببیند کدام یک در نظافت بی انظباط تر از بقیه است، تا این که چشمش به دست های یکی از شاگردان افتاد و گفت:
ببین پسرم! دست های تو خیلی کثیف اند. اگر دست های من به این کثیفی بود تو به من چه می گفتی؟
شاگرد زود جواب داد:
آقا معلم اجازه! من آن قدر مهربان بودم که این موضوع را به روی شما نمی آوردم.
صدای پدر
تلفن مدرسه زنگ زد و مدیر گوشی را برداشت.
مدیر: بفرمایید.
صدا: آقای مدیر، پسرم امروز نمی تواند به مدرسه بیاید.
مدیر: شما کی هستید؟
صدا: من پدرم هستم.
ماهی
اولی: چرا ماهی ها نمی توانند حرف بزنند؟
دومی: تو خودت اگر دهانت پر از آب باشد می توانی حرف بزنی؟
دوچرخه
پدر: پسرم! مگر به تو قول نداده بودم که اگر قبول شدی، برایت یک دوچرخه بخرم؟ پس چرا قبول نشدی؟ تو در یک سال گذشته، چه می کردی؟
پسر: پدرجان! داشتم دوچرخه سواری یاد می گرفتم
کاردستی گل کاغذی
وسایل مورد نیاز: 1- برگه A4 سفید 2- چسب نواری 3- مداد 4- قیچی 5- سیم های تزیینی پرز دار رنگی
کاردستی گل کاغذی ابتدا دست خود را روی برگه گذاشته و دورالگو دست خود را با مداد بر روی کاغذ بکشید،3 بار این کار را انجام دهید که 3 الگو بدست آورید.سپس دور آن را با قیچی ببرید.
ادامه مطلب...
روزه کله گنجشگی
روزه گرفته امروز یک کودک
کله گنجشکی روزه ی کوچک
تا ظهر نخورده آب و غذایی
می کرده قورقور شکمش گاهی
ظهر افطار کرده با نان و خرما
مامان بهش گفت: صد باریکلا
غذای مقوی
بیماری پیش دکتر می رود و می گوید: باید کله پاچه و مغز و جگر بخوری.
بیمار می گوید: آقای دکتر این ها را قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا؟
سواد
مردی یک ساعت مچی می خرد. روز بعد پیش فروشنده می رود و می گوید: پشت این ساعت نوشته ضد آب ولی داخلش آب رفته است.
فروشنده می گوید: چه عرض کنم؟آب که سواد ندارد.
ادامه مطلب...
پروانهها مانند همهی حشرهها از تخمهای کوچکی پديد میآيند که مادرشان در جای مناسبی میگذارد. برگ درختان و سبزهها جای مناسبی برای تخمگذاری است. میدانی چرا؟
1. کرم کوچکی از تخم پروانه بيرون میآيد.
2. کرم پروانه از برگ درخت و سبزه میخورد.
ادامه مطلب...
این مقاله راهکارهایی را برای شما فراهم می کند تا بتوانید رشد شناختی کودکان خود را ارتقاء دهید بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایهریزی شده و شکل میگیرد. امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی ، شخصیتی و شناختی را دربر گیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایهگذاری و شکل میگیرند. با توجه به اهمیت هر یک از این موضوعات در این یادداشت سعی می گردد که تاکید بیشتری بر رشد شناختی کودکان صورت گیرد.به طور کلی رشد شناختی عبارت است از رشد فرد در طول زمان ،
ادامه مطلب...
اگر ما بخواهيم دربارهی چيزی تحقيق يا پژوهش کنيم، بهتر است يک کتاب دانشنامه پيدا کنيم.
دانشنامه چيست؟
دانشنامه کتابی است که دربارهی همه چيز ياد میگيريم. برای مثال، دربارهی گياهان، جانوران، کشورها، بدن انسان، کرهی زمين، خورشيد و ستارگان، فضانوردان و خيلی چيزهای ديگر. (نام ديگر دانشنامه، دايرهالمعارف است.)
اگر بخواهيم دربارهی چيزی تحقيق کنيم بايد به آخر دانشنامه برويم. يک جايی به نام نمايه دارد.
نمايه چيست؟
همهی کلمههای کتاب در آن آمده است و شمارهی صفحه جلو هر کلمه نوشته شده است. ما کلمه را پيدا میکنيم. شمارههای جلوی آن را میبينيم و به آن صفحه میرويم.
ادامه مطلب...
▪ علی ابن ابیطالب : سخنان شما سنگهای سخت را نرم می كند
▪ علی ابن ابیطالب : در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند .
▪ علی ابن ابیطالب : دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد
▪ علی ابن ابیطالب : کسی که بر مرکب شکیبایی سوار شود به پیروزی نهایی دست می يابد
▪ علی ابن ابیطالب : حاجت محتاج را به تاخیر نینداز زیرا نمی دانی از اینکه فردا برای تو چه پیش خواهد آمد
▪ علی ابن ابیطالب : حق سنگین است اما گوارا ، باطل سبک است، اما در کام چون سنگی خارا
▪ علی ابن ابیطالب : دوست مومن عقل است ، یاورش، علم ، پدرش مدارا و برادرش ، نرمش
▪ علی ابن ابیطالب : علم خویش را به جهل و یقین خود را به شک مبدل نکنید، آنگاه که به علم رسیدید عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید ،اقدام نمایید.
▪ علی ابن ابیطالب : گیتی برای تو شیواترین پندآموز است اگر پندپذیر باشی
▪ علی ابن ابیطالب : بپرهیز از انجام کاری که اگر فاش شود انجام دهنده را خوار و خفیف سازد
*****داستان شهادت امام علی (ع)*****
سحرگاه روز نوزدهم ماه مبارک رمضان بود .
امام علی (ع) امام اول ما شیعیان وضو گرفتند که به مسجد بروند .
اما غازهایی که در داخل حیاط بودند سر و صدا به راه انداخته بودند .
غازها با منقارشان زیر عبای امام علی (ع) را گرفته بودند .
امام علی (ع) بدون توجه به آن ها در را باز کردند که به مسجد بروند .
ادامه مطلب...