نقش خانواده در آموزش کودکان پیش دبستانی
بنفشه
کودکان نوآموزان مربیان پیش دبستانی
نگارش در تاريخ چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, توسط افسانه بازشاد

 خانواده در تعلیم و تربیت كودكان نقش مهمی را ایفا می كند. یكی از نكات بسیار مهم در خانواده ، ارتباط است ، یعنی والدین باید به روش های صحیح برقراری ارتباط با كودكان ، آگاهی داشته باشند .این نوشتار به ما در برقراری این ارتباط كمك می كند .

 

1-با فرزندان خود ارتباط برقرار كرده ، فرصت ابراز عقاید را به او بدهند ، به نیازهای وی پی ببرند ، انتظارات آنها از كودك ، فرصت برقراری ارتباط به كودك ، زمینه اطمینان به والدین و مراجعه به آنها ، هنگام ایجاد مشكل و فراهم كنند .

پدر قبل از پدر بودن ، باید با فرزندش دوست باشد ، علاوه بر این ، او باید قادر به اداره این دوستی باشد تا مانع لوس شدن كودك گردد . به قول یكی از دانشمندان : " هر جا مشكلی در جامعه بود ، به حتم پای آموزش و پرورش وسط است " یا به قول اریكسون : " فرزندان لوس معضل جامعه اند".

2-ایجاد فضای آرامش بخش در خانواده : چنانچه والدین در صدد موفقیت تحصیلی و سلامت شخصیت كودكان باشند ، باید محیط خانواده را از هر گونه درگیری و تنش دور سازند .

3-ایفای نقش موثر در زمینه تكلیف خانه : والدین نقش بسیار مهمی در تكلیف خانه یا مشق شب كودك ایفا می كنند . بسیاری از بچه ها در انجام تكالیف خود اهمال می ورزند . والدین باید به صورت قطع با این امر برخورد كنند و از فرزند خود بخواهند كه در فرصت مناسب و مطلوب ، به انجام تكالیف خود بپردازند ، در غیر اینصورت ، باید از روش محرومیت استفاده كنند، یعنی وی را از بازی مورد علاقه یا تلویزیون محروم كنند.

4-تكریم شخصیت كودكان : ما باید به بچه ها احترام بگذاریم و آنها را با الفاظ بد خطاب نكنیم .

5-تعامل با مربیان در مدرسه : والدین باید در تعامل متقابل با مربیان باشند و از مشكلات فرزندشان در مدرسه مطلع شوند .

6-كمك به كودك در تعیین هدف و برنامه ریزی : فعالیتهای كودك در طول هفته ، باید تقسیم بندی شود و زمان خاصی برای تفریح ، تماشای تلویزیون و انجام تكالیف در نظر گرفته شود . روش برنامه ریزی به منظور انجام برنامه های روزمره و تكالیف ، باید به كودكان آموزش داده شود تا آنها بتوانند ، فن مهار زمان را بیاموزند .

7-تشویق كنجكاوی و خلاقیت كودكان : به صورت جدی باید از تحقیر كودك خودداری كرد و هنگام كنجكاوی ، باید به او فرصت سوال كردن داده شود. كودك نباید به جواب های ما دست یابد تا خود به تفكر و اندیشیدن بپردازد. خلاقیت كودك ، باید پرورش داده شود ، نه اینكه او به اطاعت محض ملزم باشد. كودك نباید به اطاعت كوركورانه عادت كند ؛ البته الگو برداری با دنباله روی فرق می كند . منظور از الگو برداری ، این است كه كودك رفتار والدین را در مسأله ای چون نظم ، تقلید می نماید ، خود نیز به موقع كارهایش را با برنامه ریزی دقیق و منظم انجام می دهد و از نظم پدر ، الگو برداری می كند.

در ارتباط با دنباله روی ، عده ای معتقدند : بچه ها باید مثل خودشان فكر كنند و كودك باید به صورت دقیق ، عقاید آنها را در مورد مسائل اجتماعی، تقلید كند ؛ البته این امر ، مانع رشد و پرورش آزاد كودك می باشد ، زیرا كودك باید به صورت مستقل ، به نظرات اجتماعی دست یابد .

8-انتظار پیشرفت از كودكان : كودك باید بداند كه والدین در همه زمینه ها از او انتظار پیشرفت دارند .

9-كاهش ترس از شكست در كودك : ما نباید از كودكان انتظار نمره ٢٠ داشته باشیم ، زیرا این امر ، ترس از شكست را در كودك ایجاد می كند و اضطراب از امتحان را به دنبال خواهد داشت .

10-اعمال صحیح تشویق و تنبیه كودكان : ما باید به صورت جدی ، از تنبیه بدنی خودداری كرده ، به كارهای درست كودك پاداش داده ، هنگام انجام اعمال نادرست ، از روش محروم كردن از خواسته ها و امتیازات استفاده كنیم ، زیرا تنبیه صحیح ، نباید موجب تحقیر كودك شود ، والدین نباید در طولانی مدت با كودك قهر داشته باشند و آشتی باید توسط یكی از والدین برقرار شود ، زیرا قهر طولانی و عدم توجه به كودك ، موجب احساس نا امنی در كودك می گردد و به بهداشت روانی وی لطمه وارد می كند .

در مواقعی كه والدین شاغل هستند و فرصت كافی برای برقراری ارتباط با كودك و درك او را ندارند ، باید با مربیان مدرسه به صورت مداوم تعامل داشته باشند تا از طریق این انجمن ، آموزشهای بسیار مفیدی از جمله آموزش در زمینه تربیت كودك و نحوه برقراری ارتباط صحیح با وی ، به اولیاء ارایه داده شود امروزه اكثر مدارس ، از روانشناسان به منظور آشنایی والدین با روشهای نوین تعلیم و تربیت استفاده می كنند .


در دنیای مدرن ، درگیری والدین در كارهای مختلف ، زیاد است و معلمها وقت كافی برای تربیت فرزند را ندارند . ما نباید به مدت زمان دقت كنیم ، بلكه باید به كیفیت توجه شود . والدین می توانند ، در عین حضور كم در حد یكی دو ساعت ، به درستی از زمان استفاده كنند ، یعنی كیفیت ارتباط مهم است .

بهداشت روانی در كودكان دبستانی

در ادامه بحث تعلیم و تربیت كودكان دبستانی ، به بعد مهم بهداشت روانی در كودكان دبستانی می پردازیم .

والدین و مربیان در تأمین بهداشت روانی كودك ، نقش بسیار مهمی را ایفا می نمایند ، زیرا در صورت عدم تأمین بهداشت روانی در كودكان دبستانی، آموزش نیز مختل خواهد شد .

بهداشت روانی

منظور از بهداشت روانی ، سازگاری فرد با محیط اطراف خود می باشد، در صورتی كه فرد بتواند خود را به راحتی با محیط اطراف تطبیق دهد، قابلیتهای خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد ، از بهداشت روانی برخوردار است .

والدین در تأمین بهداشت روانی كودك ، نقش مهمی به عهده دارند.

به منظور برخورد صحیح با فرزندان ، والدین باید به نكات زیر توجه نمایند:

-1داشتن اطلاعات كافی از نیازهای گوناگون كودكان : كودك نیاز به امنیت، آرامش ، محبت متقابل ، تعلق به گروه و شكوفایی دارد . والدین باید نسبت به نیازهای جسمی ، روانی و عاطفی كودك ، آشنایی كامل داشته باشند.

2-توجه به مراحل رشد كودك و ویژگیهای هر مرحله از رشد : كودك همیشه باید در حال تكوین و تحول در نظر گرفته شود ، به این تربیت ، باید از تربیت تكوینی بهره جست . تربیت تكوینی ، نوعی از تربیت است كه مبتنی بر ویژگیهای رشدی كودك ، توانمندیهای ذهنی و عقلانی وی می باشد. بنابراین ، والدین باید از ویژگیهای مختلف كودك در مراحل رشد ، مسائل آموزشی و مشكلات عاطفی وی آگاه باشند و بر شخصیت كودك و مسائل آن اشراف كامل داشته باشند .


راهكارهای عملی موثر در تأمین بهداشت روانی كودكان

1-انتخاب الگوی واحد و مشترك توسط هر یك از والدین ، در الگو پذیر كردن كودك ، به منظور جلوگیری از سردرگمی وی .

2-تأمل نسبت به جوانب و عوارض تنبیه كودك ، ریشه یابی ناهنجاریها ، عدم قضاوت و ارزشیابی سریع مسائل ، زیرا این احتمال وجود دارد كه عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری ، والدین و مربیان باشند .


3-كودك نباید هیچ گاه احساس بی پناهی و ناامنی كند ، او باید از توجه و محبت كافی بهره مند گردد و هیچ گاه نباید از تنبیه شدید ، به خصوص تحقیر ، سرزنش و بی اعتنایی استفاده كرد .

4-جتناب از به خواب رقتن كودك هنگام ترس و اضطراب .


انواع ناهنجاریهای رفتاری در كودك دبستانی

1-ترس : به طور معمول ، ترس در اثر یادگیری ایجاد می شود . والدین باید از بیان داستانهای تخیلی ترسناك به كودك اجتناب بورزند تا موجب ایجاد ترس در وی نگردند .

مربیان نیز می توانند ، در ایجاد ترس در كودك دخیل باشند . گاهی اوقات ، مربیان برای اداره كلاس ، ترس را در كودكان ایجاد می كنندو خود را فردی مقتدر ، اخمو و انعطاف ناپذیر نشان می دهند . علاوه بر آن ، همكلاسی ها نیز موجب ترس كودك می گردند و این امر ، اثرات سوء روانی را بر كودك به جای می گذارد .

 


2-دزدی : كودك به دلایل مختلفی دزدی می كند . كودك به دلیل نیاز مالی و عدم تأمین این نیاز از سوی والدین یا به دلیل كمبود توجه و محبت ، دزدی می كند . ولی در گروه همسالان ناسالم ، با الگوگیری از آنها و تحت تأثیرشان ، به منظور جلب تأئید آنها ، دست به این عمل می زند .

3-ناخن جویدن : تحقیقات انجام شده ، نشان می دهد كه ناخن جویدن در كودك ، در اثر احساس ناایمنی و اضطراب به وجود می آید .


4-پرخاشگری : تنبیه شدید بدنی ، انضباط خشك ، تحقیر و سرزنش، عوارضی از جمله پرخاشگری را به همراه می آورند .

5-دروغگویی : كودك ممكن است كه دروغگویی را از والدین یا برای به دست آوردن خواسته خود و فرار از موقعیت ناخوشایندی ، به دروغگویی مبادرت ورزد .

به طور كلی ، بی پناهی كودك در محیط خانه ، تنبیه بدنی شدید ، زندانی كردن كودك و آزار وی ، تحقیر و سرزنش ، بی توجهی ، عدم محبت متقابل، طرد كودك ، ناضایتی ، احساس ناایمنی ، اضطراب و محرومیت مالی، سبب بروز ناهنجاریهای رفتاری در كودك می گردند . به عبارت دیگر ، می توان گفت كه برخورد ناصحیح والدین در محیط خانه و مربیان در مدرسه موجب بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری در كودكان می شود .

به منظور پیشگیری از ناهنجاریهای رفتاری ، باید بین خانه ، مدرسه و مراكز تخصصی مشاوره ای ، هماهنگی لازم وجود داشته باشد . چنانچه ارزشها و باورهای خانوادگی ، متفاوت از عقاید و هنجارهای مدرسه باشد ، این تعارض ، می تواند زمینه ساز تشویق و نگرانی و در نتیجه ، بسیاری از اختلالات رفتاری در كودك باشد .

نقش مشاوره در مدرسه و دوران ابتدایی ، بسیار حساس و با اهمیت می باشد ؛ البته مشاوره به تنهایی قادر به حل مشكلات كودك نبوده و برقراری ارتباط بین مشاور ، والدین و معلم ، بسیار ضروری است .

نقش مشاوره در مورد افرادی كه به نوعی دچار نقص و محرومیت جسمی - حسی - حركتی می باشند ، از اهمیت وافری برخوردار است . دانش آموزانی كه دچار مشكل جسمانی ( معلولیت بدنی ) هستند ، حساسیت خاصی نسبت به نحوه برخورد اطرافیان دارند ، در نتیجه ، این امر بهداشت روانی آنها را به خطر می اندازد . اطرافیان هم باید به نحوی با این نقص برخورد نمایند كه موجب احساس حقارت در وی نشوند .

این كودكان را باید به گروههایی كه توانایی پذیرش آنها را دارند ، هدایت نمود، نه گروههای برتری كه موجب احساس ضعف كودك می گردند . بر مبنای تحقیقات انجام شده ، حضور دانش آموزان ناشنوا یا كم شنوا در كلاسهای عادی و ابراز توجه كافی از سوی معلمان و همكلاسیها ، می تواند موجب سازگاری این كودكان با افراد عادی گردد .

بنابراین ، بهداشت روانی عامل بسیار مهمی است كه نیازمند هماهنگی گروههای مختلف و برخوردهای سالم تربیتی ، از بدو تولد كودك است و باید دقت كنیم كه سلامت روانی كودكانمان را به خطر نیندازیم .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: