اختلالات روانی ( اضطراب كودكانه) در کودکان پيش دبستاني
بنفشه
کودکان نوآموزان مربیان پیش دبستانی
نگارش در تاريخ جمعه 16 فروردين 1392برچسب:, توسط افسانه بازشاد

 

 


کودکان هم مانند بزرگسالان در طی زندگیشان به اضطراب مبتلا می شوند و به میزان بزرگسالان از این اضطراب ها رنج می برند. از جمله وقایع استرس زای زندگی مثل شروع مدرسه، جابجایی از جایی به جایی دیگر یا از دست دادن والدین می تواند جرقه ای برای شروع اضطراب در آنها شود؛ هر چند که لازم نیست حتما یک عامل استر­س زای خاص مقدمه رشد اختلال باشد. تحقیقات نشان داده است که اگراین اختلال در کودکی درمان نشود، این کودکان احتمال بیشتری دارد که در آینده در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته باشند و نسبت به ابتلا به سوء مصرف مواد مستعدتر خواهند بود.کودکان خردسال مبتلا به اضطراب معمولا بسیار ترسیده، نگران و مضطرب هستند و نمی توانند عملکرد نرمالی داشته باشند.ممکن است اضطراب بسیار طولانی مدت باشد و در زندگی کودک به شدت اختلال ایجاد کند. اگر این اختلالات زود درمان نشوند منجر به دیر شروع کردن مدرسه یا ناتوانی برای تمام کردن درس، روابط غیرعادی و مختل با همسالان، عزت نفس پایین، سوء استفاده از مواد یا داروها، مشکل در تطبیق یافتن با موقعیت های کاری واختلال اضطراب در بزرگسالی بشوند.


انواع اضطراب 

برای اینکه بدانیم چگونه از پس اضطراب بربیاییم باید انواع اضطراب را بشناسیم و با شناخت کامل نسبت به مقابله با آنها اقدام کنیم.
اضطراب فراگیر: در روان درمانی فرض بر آن است که یک سلسله افکار مخدوش و تحریف شده در بیماروجود دارد و مستقیما به همین ها پرداخته می شود. به علاوه از فنون رفتاری خاصی مثل آموزش آرمیدگی  (Relaxation)نیز استفاده می شود. هنگامی که شخص مضطرب می شودواکنش وی متشکل از سه جزء متفاوت است : (جزء فیزیولوژیک )افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش عضلانی( جزء رفتاری )اجتناب، تلاش برای فرار کردن( و جزء شناختی ) افکار منفی مانند دارم از حال می روم یا نمی توانم مقابله کنم. قدرت نسبی این اجزا از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. اما افراد ابتدا تغییرات فیزیولوژیک را تجربه می کنند و بعد اندیشه ای منفی به ذهن آنها می­آید که خود واکنش فیزیولوژیک را افزایش می دهد و بدین ترتیب دور باطلی ایجاد می شود. یکی از راه های موثر برای ایجاد گسستگی در این دور باطل، این است که بیمار بر واکنش های فیزیولوژیک تمرکز پیدا کرده و یاد بگیرد چگونه آن را کنترل کند.


اختلالات ترس: درمان رفتاري و درمان شناختي – رفتاري در درمان نشانه هاي اين اختلالات موثر هستند. رفتاردرماني بر روي تغيير اقدامات خاص تمركز نموده و از تكنكي هاي مختلفي براي متوقف ساختن اين رفتار استفاده مي كند. یكي از تكنیك ها تنفس ديافراگمي مي باشدكه نوعي از تنفس عميق است. تكنیك ديگر، مواجهه درماني نام دارد كه به طور تدريجي بيمار را در معرض شيء يا موقعيت ترسنا­ك قرار مي دهد و به او كمك مي كند تا مهارت هاي سازگاري را بسط دهد. درمان شناختي- رفتاري، مهار تهاي جديد را به منظور نشان دادن واكنش متفاوت به موقعيت هاي برانگيزاننده اضطراب يا حملات هراس، به فرد مي آموزد. همچنين بيماران د­رمي يابندكه چگونه الگوهاي فكري آنها به بروزنشانه ها كمك مي­كند و مي آموزند كه تفكر خود را به منظور كاهش دادن يا متوقف ساختن اين نشانه ها تغييردهند.


اختلالات هراس: درما ن هاي موجود براي نشان ههاي اختلال هراس شامل دارودرماني و نوعي از روا ن درماني موسوم به رفتا ردرماني شناختي مي باشند. این درمان به افراد آرامش مي دهد تا ديدگاه متفاوتي در مورد حملات پيدا كنند و راه هايي را براي كاهش اضطراب نشان مي دهد. درمان مناسب توسط یك متخصص با تجربه مي تواند موجب كاهش يا پيشگيري از حملات در 70 تا 90 درصد از افراد مبتلا به اين اختلال گردد. بيشتر بيماران پس از چند هفته درمان، پيش رفت قابل ملاحظ هاي را از خود نشان مي دهند. احتمال عود وجود دارد، اما در اغلب موارد مي توان آن را همانند دوره هاي اوليه به طرز موثري درمان كرد. نوروفیدبک و استفاده از درمان های تکنولوژیک مداخلات موثري هستند كه مي توانند به جاي داروها و يا در تر­كیب با آنها مورد استفاده قرار گيرند.

در کودکان بسیار خردسال نوعی اضطراب به نام اضطراب جدایی وجود دارد که طبیعی است (کودکان هشت تا 14 ماهه)کودکان اغلب دور های را طی می کنند که در آن به اصطلاح « چسبنده » هستند و از افراد و مکا ن های ناآشنا می ترسند. زمانی که این ترس در کودکان زیر شش سال رخ می دهد و بیش از چهار هفته طول می کشد، کودک ممکن است مبتلا به اضطراب جدایی شده باشد. اضطراب جدایی اختلالی است که در آن، کودک زمانی که از خانه یا شخص محبوب دور است معمولا از والد یا کسی که مراقبت اصلی را از او انجام می دهد می ترسد و عصبی است. در برخی از کودکان تنها «فکر دوری » هم می تواند باعث ایجاد علایم فیزیکی همچون سردرد یا معده درد بشود. ترس از جدایی موجب ناراحتی بسیار برای کودک می شود و ممکن است در فعالیت های عادی کودک تداخل ایجاد کند، مثل رفتن به مدرسه یا بازی با دیگر کودکان.

 

علایم اختلال اضطراب جدایی چیست؟
شایع ترین علایمی که کودک مبتلا به اضطراب جدایی ممکن است نشان دهد عبارتندا ز:

نگرانی غیرواقعی و طولانی کودک از اینکه ممکن است والدین او را ترک کنند، امتناع از رفتن به مدرسه برای اینکه با والدین یا کسی که از او مراقبت می کنند، بماند، امتناع از خوابیدن بدون اینکه مراقب درنزدیکی او باشد و یا امتناع از خوابیدن در جایی غیر از خانه، ترس از تنها ماندن،کابوس در مورد جدا شدن، شب ادراری، شکایات از علایم جسمی مثل سردرد و دل درد در روزهای مدرسه، قشقر­ق های مداوم.


چه چیز موجب اختلال اضطراب جدایی می شود؟
اضطراب جدایی اغلب بعد از استرس یا ترومای شدید در زندگی کودک مثل ماندن در بیمارستان یا تغییر محیط (مثل رفتن به خانه ای دیگر یا تغییر مدرسه) به وجود می ­آید. کودکانی که والدین بیش از حد حمایت کننده دارند، ممکن است نسبت به اضطراب جدایی مستعدتر باشند. درواقع این اختلال ممکن است لزوما بیماری کودک نباشد و می تواند نمود اضطراب والدین نسبت به جدایی از کودک باشد.
به علاوه، این واقعیت که کودکانی که به اضطراب جدایی مبتلا می شوند اغلب در خانواده هایی هستند که در آنها اضطراب یا دیگر اختلالات روانی وجود دارد، بیانگر این موضوع است که شاید وراثت در این میان نقشی داشته باشد.

اضطراب جدایی چگونه تشخیص داده می شود؟
همچون بزرگسالان، اختلال روانی در کودکان بر اساس علایم و نشانه هایی که در اختلال خاصی وجود دارد، تشخیص داده می شود. اگر علایم وجود داشته باشد،پزشک با انجام تاریخچه کامل پزشکی و آزمایش فیزیکی شروع به ارزشیابی می کند. هرچند که هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص اختلال اضطراب جدایی به طور خاص نیست، اما پزشک می تواند از تست های غیر مستقیمی مثل تست های اشعه ایکس و آزمایش خون استفاده کند تا نشانه ها ناشی ازدلایل بیماری های فیزیکی یا اثرات جانبی داروها نباشد و اشتباهی رخ ندهد.
اگر هیچ بیماری فیزیکی شناسایی نشد، کودک به روانپزشک یا روانشناس کودکان ارجاع داده می شود. روانپزشکان و روانشناسان از مصاحبه ها و ابزارهای ارزیابی خاص برای سنجش بیماری روانی در کودک استفاده می کنند. متخصص، تشخیص خود را برپایه ی علایم کودک و مشاهدات او از رفتارهای کودک قرار می دهد.


یکی از روش های درمان؟
اضطراب به عنوان یك نمونه از نقص درخود تنظيمي مغز تلقي مي شود و خوشبختانه، اين عارضه معمولا به خوبي به آموزش امواج مغز(نوروفیدبک) پاسخ مي دهد. مي توان با کار بر روی مغز و آموز­ش آن براي تنظيم بهتر خودش، كاركرد آن را در زمان چالش هاي معمول و حتي شديد زندگي بهبود بخشيد. هنگامي كه مغز براي خودتنظيمي آموزش مي بيند، ديگر همانند گذشته در مقابل اضطراب، آسيب پذير نيست. اين فرآيند همانند ساير يادگير ي ها عمدتا در­كي سطح ناهوشيار صورت مي گيرد. هر گاه كه دستگاه نوروفیدبک حالات اضطرابي موجود را منعكس مي كند، کودک تحت آموزش، آن را مشاهده مي كند. سپس از مهارت هاي خودش براي به كنترل درآوردن اين حالت استفاده مي كند. با بهبود تسلط کودک، او اعتماد بيشتري نسبت به توانايي اش جهت كنترل و تنظيم اين حالات پيدا مي كند. افزايش سطح اعتماد به نفس فرد، موجب حمايت از فرآيند شده و به او امكان مي دهد تا در سطوح دشوارتر عمل نمايد. نهايتا کودک مي تواند موقعيت هايي را تجسم كند كه قبلا او را مضطرب مي كردند. او تغييرات امواج مغزي خود را مشاهده می کند و فعالانه آنها را تحت كنترل درمي آورد. بسیاری از متخصصان، به کارگیری نوروفیدبک به منظور درمان اضطراب را یکی از عمده ترین موارد و زمینه های استفاده از نوروفیدبک می دانند. در واقع اضطراب یکی از اولین بیماری هایی بود که به درمان نوروفیدبک پاسخ داد. نتایج پژوهشی نشان می دهد که در حدود 90-80  درصد بیماران اضطرابی با این روش درمان شده اند.
ما نیز دريافته ايم كه بيشتر کودکانی كه اين آموزش را تجربه مي كنند، به طور قابل ملاحظ هاي توانايي بهتري براي كنترل حالات اضطرابي پيدا مي كنند به طوري كه اين حالات، حتي در طول چالش هاي بزرگتر، در زندگي او تداخل ايجاد نمي كنند. هنگامي كه کودک اين كار را ياد گرفت، مغز اين توانايي را حفظ مي كند و معمولا نيازي به جلسات پيگيري وجود ندارد. در واقع نرمش مغز با استفاده از نوروفیدبک نوعی جنگ سرد علیه اضطراب است. جنگی که پیروز آن کودک مضطرب شماست.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: