لطیفه های شیرین مخصوص کودکان
بنفشه
کودکان نوآموزان مربیان پیش دبستانی
نگارش در تاريخ جمعه 16 فروردين 1392برچسب:, توسط افسانه بازشاد

 ماهی دودی 

مردی به مغازه ای می رود و می گوید: آقا چرا ماهی دودی نمی آورید؟
فروشنده می گوید: چون مغازه ی ما دودکش ندارد.  
  
تقسیم 
روزی یک نفر به پیتزا فروشی می رود و هنگام سفارش دادن به فروشنده می گوید: لطفاً پیتزای مرا ۸ قسمت کنید: دفعه ی قبل که ۴ قسمت کردید سیر نشدم.    
  
زیر آب 

یک نفر می رود زیر آب استخر، کاشی های کف استخر را می شمارد. می پرسند: زیر آب چه کار می کردی؟ 
می گوید: آفرین به این کاشی کار. چه نفسی داشته! من یک ساعت زیر آب بودم، نتوانستم بیشتر از ۲۰ تا کاشی را بشمارم. 
  
آرزوی کودکی 

اولی: تا به حال به هیچ کدام از آرزوهای کودکی ات رسیده ای؟ 
دومی: بله وقتی بچه بودم و مادرم موهایم را شانه می کرد آرزو می کردم که کاش کچل بودم.  
  
راننده ناشی 

یک نفر که تازه ماشین خریده بود به تعمیرگاه رفت و گفت: آقا لطفاً ببینید این ماشین چه اشکالی دارد که مدام به در و دیوار می خورد. 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: